محل تبلیغات شما

قشنگ نیست آیا ، که ساعت دو و نیم بعد از ظهر باشه و تو پاشی بری تو آشپزخونه که چایِ یک ساعت بعد از ناهارت رو درست کنی ، بعدش همینجور لیوان چایی بدست وایستی کنار پنجره و در کنار اینکه از خیلی چیزها خوشحالی هزار و یک فکر ِ با ربط و بی ربط هم بشکن ن بریزن وسط گود ِ ذهنت ، و یهو ببینی یه خرگوش سفید و قهوه ای ِ با مزه از زیر نرده ی محوطه - از شرکت همسایه- بیاد شرکت شما ، و وایسته رو پاهاش و دماغشو چین بده و - شاید- هوا رو بو کنه ، و تو حالت به طرفه العینی هزار درجه بهتر بشه .

حتی با اینکه یک ثانیه بعدش ، ورِ عاقل تر ِ ذهنت یادت بیندازه که سرکار خانوم جایی که خرگوش هست ، مار هم هست ، موش هم هست ، پسوم هم هست ، و خیلی چیزهای دیگه .

حتی با اینکه دو ثانیه بعدش ، همون ور ِ پرافاده یادت بیندازه که خرگوشو ببین ، این یعنی چی ؟ یعنی بهار شده ، اون یعنی چی ؟ یعنی این پرنده سیاه سفیدا - اسمشون یادم نیس- دیوونه شده ن و از چپ و راست ممکنه بهت حمله کنن و مواظب خودت و چشم و چارت و کل هیکل فرفرک باش و یادت باشه کش های سر برقی برقی نبندی سرش و لباساش رنگ جیغ نباشن و حتی اگه خواست پنج دقیقه بره تو حیاط کلاه سرش بذاره و .

در هر حال دیدن خرگوش خیلی قشنگ بود !

احوالات دنبال خونه گردی-5

احوالات دنبال خونه گردی - 4

علیرغم خیلی چیزها

، ,خیلی ,هم ,تو ,هست ,یعنی ,هست ، ,، و ,هم هست ,با اینکه ,حتی با

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرسش مهر حمیدمظاهری راد